دورانی بود که اصلا با حرم و امام مانوس نبودم بی معرفتی میکردم و در طول هر ماه یکی دو نوبت میومدم حرم بعضی وقت ها همون هم قسمتم نمیشد،اما لطف حضرت تا جایی پیش رفت که اگه یک روز نبینم حرمو دلتنگم ،مهربان تر از پدر به ما، یعنی این که با همه بی حرمتی باز هم درب خونشون برای من رو سیاه باز هست هر روز که باشم و بیام .پس کجا برم جز در خونه این بزرگوار که اگه کسی دیگه ی بهتر از ایشون بود حتما میرفتم.
اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیْکَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِی زُمْرَةِ الْمَرْحُومِینَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ [تَسْلِیما] کَثِیرا وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ
خدایا اگر من شفیعانى را به درگاه تو نزدیکتر از محمّد و اهل بیتش،آن خوبان و پیشوایان و نیکان مىیافتم،آنها را شفیعان خود قرار مىدادم پس به حقشّان که براى آنان بر خود واجب کرده اى،مرا در گروه عارفان به آنها و آشناى به حقّشان،و در شمار رحمشدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن،به درستى که تو مهربانترین مهربانانى،و درود خدا بر محمّد و خاندان پاکش و سلام خدا،سلامى بسیار،بر آنان باد،و خدا ما را بس است،و نیکو کارگشایى است